راه های میانبر برای تعیین موضوع رساله

چگونه سریع موضوعات خوبی برای تز یا رساله بیابیم؟

مقدمه:

مدت هاست که افراد مختلفی از رشته های مختلفی (اعم از مدیریت و غیر مدیریت) با من تماس می گیرند و موضوع خوبی برای تز یا رساله می خواهند.

باید بگویم که برخی ساده لوحانه فکر می کنند که موضوع تز و عنوان تز یکی است. در صورتی که عنوان تز نماینده یا نماد یک موضوع است و اصولاً نمی توان یک موضوع تز را در 5 کلمه (عنوان تز) منتقل کرد.

به عنوان مثال فرض کنید که من بگویم این تز خوبی خواهد شد:

چالش های استراتژيک رشد سازمان های ایرانی

این یک عنوان 5 کلمه ای است اما اگر بخواهم موضوع تز را برای شما مشخص کنم به پاسخ سوالات زیر باید اشاره کنم (البته لزومی ندارد به همه این سوال ها برای همه تزها پاسخ گفت) وگرنه موضوع شما اصلاً مشخص نیست.

الف: اهمیت موضوع؛ چرا به این موضوع باید پرداخته شود؟ (همراه با رفرنس معتبر)

ب: چه جواب هایی تا کنون به این مساله داده شده است (در برخی موارد حدود 30 تئوری به این قضیه جواب داده اند که باید همه آن ها بی کم و کاست آورده شوند)

ج: چرا جواب هایی که تاکنون در عرصه تئوری به این موضوع داده شده است رضایتبخش نیستند؟ (این بخش بسیار سخت است و حتما رفرنس معتبر می خواهد و برخی از استادان برای در هر کدام از تئوری های پیشین رفرنس می خواهند و استدلال منطقی را قبول نمی کنند.)

د: مهم ترین شکاف های تئوریک یا تضادهای تئوریک موجود چیستند که لازم است (این بخش نیز بسیار سهمگین است و اثبات کردنش سخت است).

هـ: امکان پذیری پاسخ گویی به این مساله (باید استدلال کرد که می توان راهی به پاسخ جست).

و: بیان فرضیات یا سوالات اصلی و فرعی، اصولاً موضوع تز با فرضیات معنا پیدا می کند و همین جا نقطه افتراق اصلی عنوان تز و موضوع تز است. هر کسی که بتواند محکم و مبتنی بر ادبیات به فرضیات تحقیق برسد و بتواند فرضیات تحقیق را به مفاهیم و سازه های قابل سنجش تبدیل کند نیمی از تز را انجام داده است. و تازه این جا است که می توان گفت که موضوع تز مشخص شده است.

به عنوان مثال برای همان عنوان تزی که گفتم، فرضیاتش  به قرار زیر می شود:

فرضیه اصلی: بین ظهور چالش های سازمانی و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی1: بین چالش شناخت کم و اطلاعات ناکافی از بازار و نیازها و انتظارات مشتریان و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 2: بین چالش اعتبار کم در نزد مشتریان، تامین کنندگان و شرکاء و و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 3: بین چالش دشواری در فرآیند شناسایی، جذب، استخدام و نگهداری کارکنان توانمند و و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 4: بین چالش صغف در مدیریت نوآوری و خلق محصولات جدید و و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 5: بین چالش محافظه کاری بالا و توان پایین تغییر پذیری پایین در شرکت و و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 6: بین چالش عدم وجود سیستم کنترلی مناسب در شرکت و و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 7: بین چالش وجود بروکراسی و قوانین و مقررات دست و پاگیر در داخل شرکت  و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی 8: بین چالش عدم وجود استانداردهای کاری و سیستم های نظم دهنده  و مراحل عمر سازمان رابطه وجود دارد.

حالا فرض کنید طرف زنگ زده به من و یا ایمیلی از من می پرسد که چه موضوع تزی را پیشنهاد می کنید. آنوقت اگر بخواهم درست جواب بگویم من باید تمام سوالات بالا را مطرح کرده و جواب بدهم و در انتها لیستی از فرضیات ارایه کنم که این امکان پذیر نیست چرا که برای رسیدن به یک موضوع تز خوب (همراه با فرضیات و یا سوالات مشخص) باید حداقل 3 ماه مطالعه جدی کرد.

خُب، این که خیلی سخت شد! میان برهای یافتن موضوع تز چیستند؟

الف: پیدا کردن یک تز انجام شده در حوزه، حیطه و مقوله و مکانی دیگر و بازتنظیم آن برای خودتان، مثلاً: تغییر نمونه آماری، تغییر سازمان های مورد بررسی، تغییر جغرافیا. این روش، زودبازده ترین روش است چرا که شما دیگر لازم نیست که مفاهیم را به سازه ها تبدیل کنید و پرسشنامه تولید و تست کنید و … (یادآوری: این روش علی رغم سادگی اش یک ورطه خطرناک دارد: کپی کردن مکانیکی مدل الگو و عدم رعایت اخلاق حرفه ای پژوهش) برای دوستانی که وقت ندارند و سواد علمی پایینی در حوزه تخصصی خود دارند این بهترین روش است.

 ب: استفاده از مقالات مروری جدید، در برخی از مجلات مقالاتی به نام مقالات مرور انتقادی (Critical Review) چاپ می­شود که البته ترجمه صحیح آن مرورموشکافانه است که در انتهای آن موضوعات پژوهشی آینده را می نویسند که می تواند مبنای خوبی برای تعریف تز باشد.

(یادآوری؛ برخی مقالات مروری با این عنوان چاپ نمی شوند اما دقیقا مرور موشکافانه گذشته و ترسیم مسیر تحقیقات آتی است).

ج: مراجعه به استادان صاحب زمینه های پژوهشی مشخص: برخی از استادان زمینه های پژوهشی دارند که به خاطر کار کردن زیاد در آن زمینه ها، می توانند سریع به شما بگویند که کدام موضوعات می توانند برای شما مناسب باشند.

(یادآوری؛ یکی از بهترین راه ها انجام تحقیقات در ادامه تحقیقاتی است که یا تازه تمام شده یا در شرف اتمام است با همان استاد راهنما. به عنوان مثال عنوان تز یک دانشجو این است: بررسی موانع اجرای استراتژی در سازمان های کوچک، شما می توانی با همان استاد این موضوع را برداری: بررسی موانع اجرای استراتژی در سازمان های متوسط)

  بازهم یادآوری می کنم که تعیین موضوع تز بدون توجه به فرضیات و سوالات کلیدی بی معنا است و در صورتی می توانی ادعا کنی که موضوع تز من مشخص شده است که فرضیات و سوالات مبتنی بر ادبیات گذشته داشته باشی.

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *