
از بزرگترین تولیدکننده مبلمان و لوازم خانگی جهان چه می توان آموخت؟
یکی از فرامین تفکر استراتژيک این است: بر عوامل متمایز و ممتارکننده متمرکز شوید. در جهانی که همه شبیه به هم عمل می کنند ما به سمت بازار رقابتی حرکت می کنیم و در بازار رقابتی در نهایت سود اقتصادی (و نه حسابداری) صفر است. شاید یکی از بهترین مثال های این فرمان، ایکیا باشد. خالق ایکیا، کار خود را به عنوان یک فروشنده سیار که کبریت میفروخت، آغاز کرد و آن را به تجارتی که در آن هر چیزی، از ساعت گرفته تا خودکار، فروخته میشود، توسعه داد و در پایان به یک شرکت تولید کننده مبلمان و لوازم خانگی در سراسر جهان تبدیل شد.
ایکیا مدل کسب و کار متعارف و سنتی را دگرگون کرد. تفاوت کار آیکیا و دیگران شامل موارد زیر است:
• در صنعت مبلمان، طراحیها بسیار سنتی و قدیمی بود، در حالیکه ایکیا یک سبک اسکاندیناوی ساده و کارآمد و مدرن ارائه کرد.
• اوایل، عمده محصولات صنعت مبلمان برای افراد مسن تولید میشد، اما ایکیا به خانوادهها و کودکان توجه کرد.
• عرضه و فروش مبلمان در فروشگاههای کوچک صورت میگرفت. در حالیکه ایکیا فروشگاههای بزرگ با تمام اثاثیههای خانه در آن را تأسیس کرد.
• فروش مبلمان تنها در مرکز شهرها انجام میشد، اما ایکیا فروشگاههای بزرگی را خارج از مرکز شهرها و بدون هزینه پارکینگ تأسیس کرد.
• اغلب فروش مبلمان به صورت فروش تنها یک محصول انجام میشد، در حالیکه ایکیا بسته کاملی برای خانهها ارائه کرد که از طریق آن، سِت کامل مبلمان در فروشگاهها و کاتالوگها وجود داشت.
• فعالان عرصه مبلمان بازاریابی خود را از طریق آگهی و تبلیغات انجام میدادند، در حالیکه ایکیا خود را از طریق کاتالوگهایی که به طور رایگان در منازل تمام مناطق متقاضی توزیع میکرد، معرفی کرد.
• ایکیا مدل سلفسرویس را ارائه کرد، در حالی که قبل از آن این مدل وجود نداشت و خدمات عرضه کالا به مشتری انجام میشد.
• اکثر فعالان صنعت مبلمان محصولات آماده و مونتاژ شده را ارائه میدادند، در حالیکه ایکیا مبلمان را به صورت قطعه قطعه و بستهبندی مسطح، که خود مشتریان باید آن را مونتاژ میکردند، ارائه میکرد.
• محصولات صنعت مبلمان عمدتاً با استفاده از منابع محلی تولید میشد، اما ایکیا خیلی زود از منابع جهانی استفاده کرد.
• صاحبان کسب و کار در عرضه مبلمان، اغلب مدلهایی را که تأمینکننده طراحی میکردند میفروختند، در حالیکه ایکیا نسبت به افزایش طیف محصولاتی که خودش طراحی کرده بود، اقدام کرد.
الان ایکیا در ذهن مشتریان به جایگاهی ممتاز و متمایز رسیده است: طراحی محصولات ساده، کمحجم و قیمت بسیار کم، محصولات کاربردی (غیرتشریفاتی)، تجربه خرید آسان و متفاوت. چیزی که تکرار آن تقریبا نشدنی است. چرا که نه فرهنگ حساس به هزینه آن به راحتی قابل دستیابی است. نه دانش طراحی ساده و کاربردی آن قابل خرید و نه حجم تولید آن قابل تقلید.
⭕️🔘امروز این سوال راهبردی را از خودتان بپرسید:
من به عنوان یک انسان، چه قابلیت ها و فرصت هایی برای ممتاز بودن و متمایز بودن دارم که قابل تقلید و تکرار نباشد؟
سازمان من چه ويژگی های بالفعل و بالقوه برای ممتاز بودن و متمایز بودن دارد؟
کشور من، استان من، شهر من، به جای آنکه بخواهد هر چه بیشتر خود را شبیه به دیگران کند، بر کدام خصوصیت می تواند متمرکز شود؟