من با دولت مخالفم اما
خاطره: «پس از جنگ جهانی دوم مسئولیتهای دولتی به قدرتهای اشغالگر واگذار شده بود. همین دوستم، سخت ضد رژیم آلمان کمونیست بود و دائم انتقاد میکرد و بد میگفت. اما سرش را از میز کار بلند نمیکرد و همواره مشغول کار بود و در اجرا و پرکردن و فراتررفتن از برنامهکاری که از سوی بریگاد ما دیکته میشد، درنهایت صمیمیت، کوشا بود. روزی از او پرسیدم: تو که این قدر با رژیم مخالفی، چرا این قدر در کارت کوشایی و در اجرای برنامههایی که از سوی دولت سوسیالیستی دیکته میشود، از خود حرارت نشان میدهی؟ گفتم در کشور ما وقتی با رژیم، سرمخالفت داریم، کم کاری میکنیم، اعتصاب راه میاندازیم، سنگ لای چرخ امور دولت میگذاریم. با او بیگانهایم و خصومت میورزیم. درحالی که همچنان سرش به کار مشغول بود، پاسخ داد:
«کار، کار است، یک وظیفه است و ربطی به دولت بر سر کار ندارد. باید اجرا کرد!».
چندی پیش که به عنوان دانشجوی پزشکی جهت گذراندن یکی از دروس دانشگاهی و آشنایی با آزمایشهای مورد نیاز بیماران و آگاهی از چگونگی انجام آنها به آزمایشگاه بیمارستان رفته بودم، پیش از آنکه نظرم به سخنان استاد جلب شود، نگاهم به دستگاههای آزمایشگاهی افتاد که قریب به اتفاق آنها خارجی بودند. کنجکاو شدم که هریک از دستگاههای موجود را دقیقا وارسی کنم و جویا شوم که هریک ساخت کدام کشور است. به دقت این کار را انجام دادم و در انتها در کل دستگاها نسبت گرفتم و نتیجه جالبی بدست آوردم. از هر 10 دستگاه موجود، 7 عدد آلمانی، 2 تا ژاپنی و یکی ساخت آمریکا بود.
نتیجه همین سختکوشیها بود که امروز به تنهایی 30 درصد از جمعیت شاغل در آلمان در صنایع خودروسازی و صنایع وابسته به آن مشغول به کارند. آری، تصادفی نیست که درکمتر از نیم سده، ملت آلمان سه رژیم هیتلری، توتالیتاریسم استالینی و دموکراسی کنونی را پشت سرگذاشت، ولی هیچگاه و در هیچ دورهای، از کار سازندگی کشور خود غافل نماند. بیهوده نبود که درمیان کشورهای سوسیالیستی، آلمان شرقی که عقب ماندهترین بخش آلمان بود، با این حال، سرآمد سایرین و پیشرفتهترین آنها گردید.