پر از بغضم

خدا یا برای بتان بت شکن فرستادی
من پر از بغضم ، بغض شکن هم داری

لحظه های غیبت را با ساعت شنی اندازه می گیریم.
می بینی؟ یک صحرا گذشته است

صبر از کاسه دگر لبریز است      اگر این جمعه نیاید چه کنم
آنقدر من خجل از کار خودم          اگر این جمعه بیاید چه کنم

مَتى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِکَ فَقَدْ طالَ الصَّدى؟

تشنگی طولانی شده است!
و چه لذت بخش است تو را هر روز نوشیدن!

من شکوفایی گلهای امیدم را در رویاها میبینم، و ندایی که به من می گوید: گرچه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است.

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *