خدایا خواستم بگویم دستم را بگیر
خدایا!
خواستم بگویم: دستم را بگیر
یادم آمد: عمریست دستم را گرفته ای.
خواستم از صمیم قلب بگویم که: دستم را رها مکن
فهمیدم: آنانکه رها شدند، خودشان دستشان را پس کشیدند
پس، حالا که ســال هاست دستم را گرفته ای و رهـــایم نمی کـنی،
دستانم را آنقدر محکم بگــیر که نتوانم رهــایت کنم. حتی اگر بخواهم!!