آن خدایی که تو فکرمیکنی وجودندارد
یکی ایمیل زده بود به من و درد و دل کرده بود و در بخشی از نامه اش نوشته بود:
وارد جمعی مذهبی شدم و از اون به بعد یا نمیدونم از کی به بعد! نمیتونم با مهربونی و رحمان و رحیمیت خدا حال کنم. نمیتونم با خدا عشق کنم. دردودل کنم. احساس میکنم تاثیری روم گذاشتند که خدا رو حس میکنم که داره با اخم بهم نگاه میکنه و …
من آنچه به نظرم رسید این بود که:
خدایی من در این ده سال شناختم
خدایی است که وقتی بنده ها از رسولش دربارش می پرسند نفرمود ان الله قریب می گه انی قریب
نمی گه شما بخوایید من اجابت می کنم می گه من اجابت می کنم اگر شما مرا بخوایید. اجابت رو اول می آره.
خدایی است که رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است.
خدایی که چنان شوقی به بنده های گناهکارش داره که اگر ماها می دونستیم هر لحظه از شوق می مردیم.
خدایی است که به شدت مهربونه و هر چی از مهر و محبت مادرانه تا حالا دیدی ضربدر میلیاردش کن اونوقت شاید بشه محبت خدا.
خدایی است که وقتی توبه می کنی زشتی ها را که پاک می کنه هیچ! برات خوبی هم می نویسه
خدایی است که یکی از صفاتش جبار است یعنی جبران کننده یعنی اگر صد سال خطا کردی نادانسته و حالا از سر صدق برگردی برات جبران می کنه
خدایی است که وقتی به نماز می ایستیم چنان به ما توجه می کنه که انگار فقط همین یه بنده رو توی این عالم داره
خدایی است که اصلا ترس نداره، اخم نداره، هیبت داره، محتشم هست اما به فرموده مولایم علی (ع)، انسان نباید از هیچ چیز بترسد جز گناه خودش.
خدایی است که می گوید من نزد ظن عبدم هستم. به من گمان نیکو ببرید.
اون خدای اخموی، ترش روی، سخت گیر، لجوج، نکته بین، بد قلق اصلا وجود نداره و هر کی در مورد خدا این جوری فکر کنه به خدا توهین کرده و کافر صفات و اسمای زیبای الهی است.
گفتی که ترا عذاب خواهم فرمود
من در عجبم که آن کجا خواهد بود
آنجا که تویی عذاب نبود آن جا
آن جا که تونیستی کجا خواهد بود
خدایا، خیر محض است.
خدا خوبیِ تمام و تمامِ خوبی است و اصلاً نمی تواند بد باشد.
از خیر محض انتظار بدی نمی رود.
پس نگاهمان و گمانمان را در مورد خدا تصحیح کنیم و در مورد خدا همانگونه هست بیاندیشیم: خوبِ خوبِ خوبِ خوب!